مشافهة. [ م ُ ف َ هََ ] (ع مص ) رویاروی سخن گفتن . (منتهی الارب ) (زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از ناظم الاطباء). روبه رو شدن و روبه رو سخن گفتن . (آنندراج ) (غیاث ). روفاروی کردن . (تاج المصادر بیهقی ، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤسسه ٔ لغت نامه ص 202). || همدیگر لب راقریب کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لب را نزدیک گردانیدن . (ناظم الاطباء). نزدیک گردانیدن فلان لب خود را به لب فلان و خطاب کردن او از دهان به دهان . (از اقرب الموارد). || نزدیک گردانیدن چیزی را. یقال : شافه البلد و الامر؛ ای داناه ُ. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). نزدیک شدن به شهر و به کار. (ناظم الاطباء). || (اصطلاح حدیث ) محدثان مشافهة را بر اجازت حدیثی که لفظاً گفته شده باشد اطلاق کنند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 806).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.