مسود. [ م ُ س َوْ وِ ] (ع ص ) اختیارکننده و برگزیننده ٔ مهتر برای قوم . || آن که سیاه میکند و با سیاهی نشان میکند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سیاه کننده . || آن که با سیاهی دوات می نویسد. (ناظم الاطباء). نویسنده .
- مسود اوراق ؛ نویسنده ٔ ورق ها. (ناظم الاطباء).
- || سوادکننده از اوراق . رونوشت بردارنده . کپیه کننده از اوراق .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.