مساعاة. [م ُ ] (ع مص ) نبرد کردن با کسی در سعی و غلبه جستن بر کسی در آن . (منتهی الارب ). || با کسی شتاب رفتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). غلبه کردن بر کسی در راه رفتن . || زنا کردن به کنیز. (منتهی الارب ). زنا کردن با کنیزک . (المصادر زوزنی ). زنا کردن با پرستاران . (تاج المصادر بیهقی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.