مرفاء. [ م َ ف َءْ / م ُ ف َءْ ] (ع اِ) اسم مکان از رف ء و ارفاء. جای به لب آمدن کشتی . (منتهی الارب ) (صراح ). آنجا که کشتی را به کنار توان نزدیک کرد. آنجا که کشتی را به کناره کشند. ایستگاه کشتی در کناره . کنار و لب در دریا. بندر. اسکله . ج ، مَرافی ٔ. (اقرب الموارد). رجوع به «ارفاء» شود: خانفو، مرفاء سفینه ها و جایگاه تجارت عرب با مردم چین است . (از اخبار الصین و الهند ص 6).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.