مرغ پرورده . [ م ُ پ َرْ وَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) پرورده شده به پرستاری مرغ . پرورده شده بوسیله ٔ مرغ . آن که یا آنچه بوسیله ٔ مرغ تربیت شده باشد. که مرغ او را تیمار داشته و به رشد رسانده باشد. || کنایه از زال پدر رستم :
تو این بنده ٔ مرغ پرورده را
به خواری و زاری برآورده را.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.