مرعزی . [ م ِ ع ِ زا / م َع ِ زا / م ِ ع ِزْ زا / م َ ع ِزْ زا ] (ع اِ) به معنی مرعز است که پشم بز باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به مرعز شود. و بُزیون و سندس را از مرعزی کنند. (یادداشت مرحوم دهخدا). مرحوم دهخدا در دو بیت زیرین از ناصرخسرو :
همچنین دایم نخواهد ماند برگشت زمان
موی جعدت ششتری و روی خوبت مرغزی
بی گمان شو زانکه روزی ابر دهر بی وفا
برف بارد باهم بر آن شاهسپرم مرغزی .
کلمه ٔ مرغزی بیت اول را (در حواشی دیوان ص 682) به مرعزی تصحیح و مصراع را چنین حدس زده است : ظاهراً: همچنین ... روی خوبت ششتری و موی جعدت مرعزی . و این صورت تصحیح شده ٔ بیت را در یادداشتی برای لغت نامه شاهد لغت «مرعزی » آورده است . اما با توجه به اینکه کلمه ٔ «مرغزی » خود در تداول منسوب به «مرغز» و به همان معنی مرغز یعنی پشم نرم بز آمده است لذا صورت مضبوط در چ مرحوم تقوی درست می نماید و با «مرغزی » بیت دوم که به معنی منسوب به مرغز و مرو است سبب تکرار قافیه نمیشود. از طرف دیگر در چ جدید دیوان ناصرخسرو (دیوان چ مینوی - محقق ص 420) بیت اول چنین ضبط شده است :
همچنین دانم نخواهد ماند برگشت زمان
موی جعدت عنبری و روی خوبت قرمزی .
که این ضبط با اندک تغییری در حاشیه ٔ چ مرحوم تقوی نیز آمده است و در این صورت شعر شاهد لغت مورد نظرما نیست .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.