مراجعه . [ م ُ ج ِ ع َ / ع ِ ] (از ع اِمص ) بازآمدن . بازگشت . برگشتن . || رجوع کردن . دوباره رجوع کردن . بازدید. مطالعه : مراجعه به کتاب .
- مراجعه دادن ؛ رجوع دادن . حواله دادن .
- مراجعه کردن ؛ بازگشتن . بازآمدن .
- || رجوع کردن به کتاب یا نوشته ای . دوباره دیدن آن .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.