مذیخ . [ م ُ ذَی ْ ی ِ ] (ع ص ) رام گرداننده . (آنندراج ). نعت فاعلی است از تذییخ به معنی رام گردانیدن . رجوع به تذییخ شود. || نخلی که قبول نکند گشن را. (آنندراج ): ذیخت النخلة؛ لم تقبل الابار و لم تعقد شیئاً. (متن اللغة). رجوع به تذییخ شود. || خوار و حقیر کننده . غالب . (ناظم الاطباء): ذیخه ؛ ذلله ، والصواب بالدال . (متن اللغة). رجوع به تذییخ و تدییخ شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.