مدهمق . [ م ُ دَ م َ ] (ع ص ) قِدح مدهمق ؛ تیر لطیف و هموار و نیک راست و پاک از عیوب . (منتهی الارب ). تیر راست مستوی بی عیب . (از متن اللغة) (اقرب الموارد). || قِدح مدهمق ؛ تیر شکافته .(منتهی الارب ). مُشَقَّق . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || کتاب مدهمق ؛ نیک و پاکیزه . (منتهی الارب ). || وتر مدهمق ؛ زه نرم . (منتهی الارب ). لین .(از متن اللغة) (اقرب الموارد). نعت است از دهمقة.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.