مدفان . [ م َ ] (ع ص ) خیک کهنه . (منتهی الارب ). مشک آبی کهنه . (از متن اللغة). || شتر رمیده و بنده گریخته ، یا آنکه بی حاجت مانند گریختگان هر سو رود از مردم و شتر. (منتهی الارب ). شتر یا انسان بیهوده پوی . (از متن اللغة). || رکیة مدفان ؛ چاه انباشته . (منتهی الارب ): بئر مندفنة. (از متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.