مخنة. [ م َ خ َن ْ ن َ ] (ع اِ) (از «خ ن ن ») تنگنای وادی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). جای تنگ از رودبار. (ناظم الاطباء). || ریختنگاه آب از قلعه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ریختنگاه آب از زمین بلند. (ناظم الاطباء). || دهانه ٔ راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || وسط خانه و صحن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). صحن خانه . (ناظم الاطباء). || بینی و سر بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بینی ونوک بینی . (ناظم الاطباء). || غنه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). غنه و آوازی که ازبینی برآید. (ناظم الاطباء). || میانه ٔ روشن راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || بهترین چراگاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || مخنةالقوم ؛ حریم قوم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء):خن القوم ؛ وطی ٔ مخنتهم ای حریمهم . (اقرب الموارد). || خوراک و قوت . (ناظم الاطباء): فلان مخنة لفلان ؛ ای مأکلة له . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آزادی و برات معافی . || برهان و دلیل واضح و روشن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ جانسون ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.