مجهد. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) آن که بار کند بر ستور فوق طاقت او. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به اجهاد شود. || آرزومند طعام . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || احتیاط کننده در کار. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || رجل مجهد؛ صاحب ستور ناتوان از ماندگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || آزرده کننده و رنج رساننده . || کسی که به سختی و شدت کاری را می کند. || آغشته کننده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || گدازنده . || سپیدرو. (ناظم الاطباء). || شتاب رونده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.