متمشق . [ م ُ ت َ م َش ْ ش ِ ] (ع ص ) جامه که پاره شود. (آنندراج ). جامه ٔ پاره و دریده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شب که آخر گردد. (آنندراج ) (منتهی الارب ). شب به آخر رسیده . (ناظم الاطباء). || پوست برکنده و برهنه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تمشق شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.