متخرج . [ م ُ ت َخ َرْ رِ ] (ع ص ) طالب العلم . فرا راه افتاده در علم و ادب و برساخته شده . (آنندراج ). فرا گرفته ٔ علم و ادب و برساخته شده ٔ در آن . (ناظم الاطباء). فرا راه افتاده در علم و ادب . طالب علم . دانشجو. (فرهنگ فارسی معین ). || فارغ التحصیل . (فرهنگ فارسی ایضاً). بهره مند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخرج شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.