متجرم . [ م ُ ت َ ج َرْ رِ ] (ع ص ) شب گذشته و تمام گردیده . (آنندراج ). سال تمام و شب درگذشته و روز در گذشته . (ناظم الاطباء). || دعوی گناه کننده بر کسی که نکرده است آن را. (آنندراج ). اسناد گناه دهنده و تهمت زننده . || فاسق و گناهکار. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجرم شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.