مباعلة. [ م ُ ع َ ل َ ] (ع مص ) مصاهرت کردن قوم با هم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مصاهرت کردن آن گروه مر گروه دیگر را. (ناظم الاطباء). || مجالست کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). || نیک زیستن زن با شوهر و شوهر با زن . (المصادرزوزنی ). || ملاعبت کردن زن و شوی با هم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). بازی کردن زن با شوهر و شوهر با زن . (تاج المصادر بیهقی ). || جماع کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زناشوئی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.