مأتاة. [ م َءْ ] (ع مص ) آمدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اَتی . اِتیان . اتیانة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اتی و اتیان شود. || (اِ) جانب امر و جهت آن و گویند: اتیت الامر من مأتاته ؛ یعنی آمدم به این کار از جهتی که بدان واصل می شود. مأتی [ م َ تا ] . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). جهت و جانب کار و راه کار: اتیت الامر من مأتاته ؛ از راه کار داخل در آن کار شدم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.