ماه گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) خسوف . (ترجمان القرآن ). خسوف شدن . || سیاه شدن ظاهر پوست جنین در شکم مادر. پیدا شدن لکه های نسبةً بزرگ سیاه یا سرخ تیره رنگ بر ظاهر بشره بطور مادرزاد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماه گرفت و ماه گرفتگی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.