ماه ملک خاتون . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دختر سلطان سنجر که در حباله ٔ نکاح سلطان محمودبن محمدبن ملکشاه بود. این دختر در حیات سلطان سنجر درگذشت و سنجر عمعق بخارائی را از بخارا طلب کرد تا وی رامرثیه گوید. عمعق بجهت پیری و ضعف از گفتن قصیده ٔ مطول عذر خواست و قصیده ای گفت که مطلع آن چنین است :
هنگام آنکه گل دمد از صحن بوستان
رفت آن گل شکفته و در خاک شد نهان .
(از تذکره ٔ دولتشاه سمرقندی چ بریل ، ص 64 و 65).
و رجوع به مجمل التواریخ و القصص متن و حاشیه ص 415 و غزالی نامه ص 297 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.