ماستی . (ص نسبی ) منسوب به ماست . آلوده به ماست : دست و دهانش ماستی شده است . || حرف برخورنده . متلک . حرف مفت . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
- ماستی به کسی گفتن ؛ متلک گفتن و حرف مفت زدن به کسی . کار بد کسی و نقطه ٔ ضعف او را به رخش کشیدن و سخنان برخورنده و بد گفتن . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.