مارق . [ رِ ] (ع ص ) آن تیر که از نشانه بگذرد و بیفتد. (مهذب الاسماء). بیرون گذرنده از نشانه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مرتد و خارج شده از دین . ج ، مارقون ، مُرّاق . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بیرون شده از دین و سنت . ج ، مارقین . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از دین بیرون رونده و گمراه . (غیاث ) (آنندراج ). || ایضاً بمعنی عالم نافذ در هر چیز که کژ نرود. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.