مادگانه . [ دَ / دِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) همچون مادگان . زنانه . (فرهنگ فارسی معین ) :
تا ز درج کمر گشاید قند
گویدش مادگانه لفظی چند.
فرومی خواند از این مشتی فسانه
در او تهدیدهای مادگانه .
و رجوع به ماده شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مادگانه . [ دَ / دِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) همچون مادگان . زنانه . (فرهنگ فارسی معین ) :
تا ز درج کمر گشاید قند
گویدش مادگانه لفظی چند.