لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت زهیربن یزید النهدیة. کان یهواها ابن عم لها یقال له مرةبن عبداﷲبن هلیل اشتد به شغفه بها فخطبها فابوا ان یزوجوه و کان لایخطبها غیره الا هجاه ثم تزوجها المنجاب بن عبداﷲبن مسروق بن سلمةبن سعد فخرج الی البعث براذان و هی اذ ذاک مسلحة لاهل الکوفة فخرج بها معه فماتت براذان و دفنت هناک فقدم رجلان من بجیلة من مکتبهما براذان من بنی نهد فمرا علی مجلسهم فسألوهما عمن براذان من بنی نهد. فاخبراهم بسلامتهم فنعیا الیهم لیلی و مرة فی القوم فانشاء یقول :
ایا ناعی لیلی اماکان واحد
من الناس ینعاها الی سواکما
و یا ناعی لیلی اء لم تک جیرة
ندامی ذوی حق فالا نهاکما
و یا ناعی لیلی بقد هجتما لنا
تجاوب نوع فی الدیار کلاکما
و یا ناعی لیلی لجلت مصیبة
بنا فقد لیلی لاامرت قواکما
و لا عشتما الا حلیفی بلیه
و لامت حتی یشتری کفناکما
فاشمت و الایام فیها بوائق
بموتکما ابی احب رداکما.
و قال فیها:
کأنک لم تفجع بشی ٔ تعده
و لم تصطبر للنائبات من الدهر
و لم تر بؤساً بعد طول غضارة
و لم ترمک الایام من حیث لاتدری
سقی جانبی راذان و الساحة التی
بها دفنوا لیلی ملث من القطر
و لازال خصب حیث حلت عظامها
براذان یسقی الغیث من هطل غمر
و ان لم تکلمنا عظام دهامة
هناک واصداء بقین مع الصخر.
و قال فیها:
ایا قبر لیلی لایبست و لاتزل
بلادک تسقیها من الواکف الدیم
و یاقبر لیلی غیبت عنک امها
و خالتها و الناصحون ذووالامم
و یا قبر لیلی کم جمال تکنه
و کم ضم فیک من عفاف او من کرم .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.