لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت حابس التمیمیة. اخت الاقرع بن حابس الصحابی المشهور هی ام غالب بن صعصعةبن معاویة والد الفرزدق الشاعر المشهور. له ادراک و قد ذکرها الفرزدق فی مرثیة ابیه حیث یقول :
ابی الصبر انی لااری البدر طالعا
و لا الشمس الا ذکرتنی بغالب
شبیهین کانا لابن لیلی و من یکن
شبیه ابن لیلی یلج ضوءالکواکب .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.