لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن مسعد. محدث است و گوید: ان عمربن عبدالعزیز قدم علیه بعض اهل المدینة فجعل یسأله عن اهل المدینة فقال ما فعل المساکین الذین کانوا یجلسون فی مکان کذا و کذا قال قد قاموا منه یا امیرالمؤمنین و اغناهم اﷲ و کان من اولئک المساکین من یبیع الحبط للمسافرین فالتمس ذلک منهم بعد فقالوا قد اغنانا اﷲ عن بیعه بما یعطینا عمر. (سیرة عمربن عبدالعزیز ص 76).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.