لقیم . [ ] (اِخ ) الدجاج . ذکره الجاحظ فی کتاب الحیوان و قال انه مدح النبی (ص ) فی غزاة خیبر بشعره منه :
رمیت مطاه من الرسول یفترن
شهباء ذات مذاکر و حفار.
قال فوهب النبی (ص ) دجاج خیبر عن آخرهما فمن حینئذ قیل له الدجاج ذکر ذلک ابوعمرو الشیبانی و المدائنی عن صالح بن کیسان . قلت قصته مذکورة فی السیرة لابن اسحاق لکنه قال ابن لقیم فیحتمل ان یکون وافق اسمه اسم ابیه . (الاصابة ج 6 ص 9).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.