لفاء. [ ل َف ْ فا ] (ع ص ) زن بزرگ ران کلان سرین آکنده گوشت . (منتهی الارب ). آن زن که رانهاو ساقهای دست وی بزرگ بود. (مهذب الاسماء). || ران سطبر. منه : فخذان لفاوان . (منتهی الارب ). فخذٌ لفاء؛ رانی گوشتین . (مهذب الاسماء). || دختر فربه . ج ، لف ّ. || درختستان پیچیده شاخ . (منتهی الارب ). بستانی بسیاردرخت . (مهذب الاسماء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.