لشن . [ ل َ ش َ ] (ص ) چیزی نرم و لغزنده و بی خشونت را گویند. (برهان ). املس . نسو: الانملاق ؛ نسو شدن یعنی لشن و لغزنده شدن . المحص ؛ نسو شدن رسن یعنی لشن و لغزان شدن . التدملک ؛ گرد و نسو شدن یعنی لشن و لغزان شدن . (مجمل اللغة). || بی نقش وساده . || هموار. لَشن . لَشِن . (برهان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.