لخنیس . [ ل ُ ] (معرب ، اِ) انف العجل . اناریلّن . رجوع به انف العجل شود . حکیم مؤمن در تحفه گوید: لغت یونانی و نوعی از خیری بری است نبات او قریب به ذرعی و گلش بنفش و برّی و جبلی میباشد و دانه ٔ او سیاه و تلخ به قدر عدسی و نزد بعضی سراج القطرب است . در سیم گرم و دو درهم از تخم او مسهل قوی و رافع سم عقرب شیاله و مفتح سدد و رافع یرقان و قدر شربت از نبات او یک مثقال است و چون گل او را بر روی عقرب اندازند کشنده ٔ اوست .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.