لحوم . [ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ لحم . گوشت ها : اهل تمیز از لحوم و شحوم بازار تنفر و تحرز نمودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 697). ابوریحان در صیدنه گوید: لیث گوید عرب گوشت را لحم گوید به تخفیف و تشدید میم و به رومی درا کرباس (؟) و به هندی ابره گویند «ص او نی » گوید طبع گوشت گاو به سردی و خشکی مایل بود و خون سوداوی از وی متولد شود و همچنین گوشت بز و آهو و گورخر و اسب خون سوداوی از ایشان پدید آید گوشت میش ، گرم و تر است مناسب سوداویان باشد منی بیفزاید و شهوت باه برانگیزد وهر حیوانی که خوشبوی باشد چون میش و آهو بر شهوت یاری کند گوشت ماکیان و کبک و تیهو و فاخته و کبوتر صحرائی و سمانی و سنگ خوار و از جانوران آبی بط و خشنسار گوشت آنجمله بطبع و مزاج آدمی نزدیک بود خوردنی که از گوشت گاو سازند انصباب مواد غلیظ حاد را از امعامنع کند و قروح امعا را که بسبب ریختن صفرا باشد سود دارد و اسهال صفرایی را دفع کند گوشت خرگوش چون بریان کرده باشند نافع بود ریش روده را. اگر سر خرگوش را با آتش بسوزند و با سرکه بیامیزند داءالثعلب را نافع بود. مغز خرگوش چون بر بن دندان کودک مالند زود دندان بیرون آید. گوشت شتر باه را تقویت کند و پیه او نعوظ آورد چون بر او طلا کنند. گوشت کفتار چون در آب یا روغن بپزند و بر نقرس و مفاصل بمالند نافع بود و اگر گوشت روباه و راسو بسوزند و با سرکه بر مفاصل طلا کنند سود دارد و اگر گوشت قدید ایشان بکوبند و باسکنگبین بهم بیامیزند و بخورند درد گرده و جذام و استسقاء لحمی را سود دارد. گوشت بز چون بر آتش بسوزندو بر بهق طلا کنند منفعت کند و اگر بر بیاض چشم ذرورکنند نافع بود و اگر گوشت بره ٔ خشک کرده با غبار آسیا و مر و کندر بهم بسایند و بر جراحات تازه بپاشند منفعت کند و اگر گوشت بره ٔ تازه بکوبند و بر اندام مالند استسقاء را نافع بود. گوشت سرطان نهری سل را مفید است مضرت زهر مار و کژدم و جراره را دفع کند خاکستر گوشت او گزندگی سگ دیوانه را مفید است چون به شراب بخورند گوشت ضفدع مضرت زهر گزیدگان را مفید است چون بپزند و به آب آن غرغره کنند درد دندان را سود دهد خاکستر او داءالثعلب را نافع بود. گوشت افعی تحلیل مواد ردیئه بکند و مزاج را گرم سازد و بی توقف اخلاط ردیه را از باطن به ظاهر آورد امراض سوداوی را مثل جذام و برص سود دهد. گوشت خروس پیر و مرق آن قولنج بگشاید. اسفیدباج گوشت قمری نیز قولنج را نافع بود. گوشت کبوتر دمشقی و فاخته و گنجشک ، گرم و خشک است و قابض بوند. گوشت سنگخوار سرد و خشک است مولد سود است . گوشت تذرو را مزاج چون مزاج مرغ خانگی است . گوشت بط گرم و تر است و بطی ٔ الهضم از او فضلات بد تولد کند پیه او لطیف و محلل است ورمهای سرد را و گوشت جوجه تر است و بطی ءالهضم چون با او یار شود کیموس نیکو از اومتولد شود و تقویت اعضا بکند و مزاج را موافق بود. گوشت شترمرغ سخت باشد و غلیظ و بطی ءالهضم معده را مضر است و از او فضله ٔ بسیار تولد کند گوشت کلنک و طاوس هم غلیظ باشد و صلب ، دیر هضم شود و از او خون غلیظمتولد شود شکنبه ٔ جمله حیوانات بسیار فضله است و دشوار هضم شود و از او خلط غلیظ تولد کند. خونی که از جگر متولد شود نیک بود. جگر ماکیان از جگر جمله ٔ حیوانات لذیذتر و بهتر بود. از سپرز خونی غلیظ سوداوی متولد شود. شش در معده زودتر هضم شود و ردی ٔ الکیموس بود و قلیل الغذا باشد جوهر دل از جمله اعضای رئیسه اصلب بود و بطی ءالهضم باشد و چون منهضم شود کثیرالغذا بود و حسن الکیموس باشد گوشت گرده غلیظ است و عسرالانهضام و ردی ءالغذا بود هر خلط که از اعضای عصبانی حاصل شود چون شکنبه و روده و امثال آن بسردی و خشکی مایل باشد و چون هضم کامل بیابد خونی نیکو از او تولدکند و تن را تقویت کند و از مغز سر خلطی که متولد شود سرد باشد. گوشت سر دیر هضم شود. و باید دانست که هر حیوانی که طبع او به خشکی مایل بود چون گاو و بز و گوسفند و آهو گوشت او در حالت جوانی گوارنده تر باشد و نیکوتر هضم شود و غذای او معتدل بود بسبب آنکه رطوبت فضلی در وی کمتر بود. و هر گوشتی که طبع او به رطوبت مایل بود. چون گوشت میش و بزغاله چون سال او تمام شد گوشت او گوارنده تر باشد و غذای او صالحه زیراکه چون سال بر او تمام شود رطوبت طبیعی در او کمتر شود و خشکی عارضی زیاده شود رطوبت طبیعی او را به حداعتدال رساند و این خاصیت تا آن وقت باشد که به حد پیری نرسیده بود. و هر حیوانی که پیر شود اگر چه طبعاو من حیث الخلقة پیر(؟) نباشد دیر هضم شود بسبب خشکی عارضی و غذای او نیک نباشد. هر چه در نهایت صغر سن بود غذا اندک دهد و از او فضله بسیار متولد شود، بواسطه ٔ رطوبت زود از معده بگذرد و گفته اند هر گوشت که رطوبت بر او غالب بود قلیل الغذا باشد گوشت خصی زودتر هضم شود از گوشت گشن و گوشت فربه زودتر هضم شود از گوشت لاغر و گوشت هر حیوان خواه چرنده و خواه پرنده مادام که در حد نمو باشد بهتر بود از حد ذبول . و بدان که گوشت دراج و کبک و تیهو و جوجه ٔ ماکیان زودتر هضم شود و از پس این جمله گوشت گنجشک بود و قمری نیکوتر است از گوشت ماورای او. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابی ریحان ). حکیم مؤمن در تحفه گوید: اقسام گوشت مذکور است ودر اینجا قوانین کلیه تحریر میشود و در حدیث واقع شده که سید الطعام اللحم چه اغذیه ٔ انسان که از دوائیه ابعد باشد منحصر در نبات و حیوان است و در استحاله که مشابه مغتذی شوند ناچار است که طبیعت در نبات هفت قسم فعل کند تحلیل و استحاله و تفریق و عقد و تغذیه و تشبیه و ادخال و در حیوانی محتاج به همه ٔ افعال نیست چه در شیر پنج فعل کافی است که تفریق و تغذیه که آن هضم و تمیز است و از عقد و تشبیه و ادخال و در تخم طیور محتاج به تحلیل و استحاله و تمیز نیست و درلحوم محتاج به دو فعل است که تشبیه و ادخال باشد پس لحومات بهتر از سایر اغذیه است و بهترین طیور متوسطاوست که قریب به مرغ خانگی باشد مثل کبک و تذرو و امثال آن و بهترین مواشی گوسفند و بز است که زیاده بریکسال و کمتر از ششماه برو نگذشته باشد و بعد از آن گوساله و شتر جوان بهتر از شتر بچه است و از وحوش بهترین آن آهوبره و بچه ٔ بز کوهی است و در مزاج صاحبان تعب و صنایع و قوی الحرارة گوشتهای غلیظ مناسب است و هر چه از شکم حیوان بیرون آورده باشند و آنچه به حد کمال نرسیده باشد و اقسام میته و سقیمه و پرسال وبسیار لاغر مورث امراض بیشمارند و روزی دوبار خوردن گوشت ممنوع است چه هضم آن بر طبیعت دشوار است و مداومت خوردن لحوم موجب قساوت قلب و تیرگی باصره و بلادت و عروض صفات بهیمی است و بسیار دیر خوردن آن باعث ضعف ارواح (؟) بدنی و سقوط قوتهای اوست و شرب آب بعد از آن بغایت مضر و تناول کردن در شبها باعث تخمه و جمع کردن او باشیر و تخم مرغ جایز نیست و هر چند مبالغه در کوبیدن و پختن او کنند بهتر و گوشت آب غیر ماءاللحم سریع النفوذ و موافق ناقهین و ضعیف القوه است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.