لحمک لحمی بودن . [ ل َ م ُ ک َ ل َ دَ ] (مص مرکب ) (... با کسی ) اقتباس از حدیث شریف خطاب به امیرالمؤمنین علی (ع ) «لحمک لحمی و دمک دمی ...؛ گوشت تو گوشت من و خون تو خون من است ». به معنی سخت یگانه و دوست بودن . دوست جانی بودن :
لحمک لحمی نبیش گفت واندر صدق آن
قل تعالوا ندع ُ از حق منزل اندر شأن اوست .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.