لجلاج . [ ل َ ] (اِ) به اصطلاح کیمیاگران سیماب و زیبق پاک و صاف باشد و به این معنی هم لجاج خوانندش نه لجلاج واﷲ اعلم . (برهان ). به اصطلاح اکسیریان زیبق صاف و پاک را گویند. (جهانگیری ) (شاید صورتی از رجراج باشد). رجوع به سیماب و نیز رجوع به برهان قاطع ذیل کلمه ٔ آبک شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.