قنوع . [ ق ُ ] (ع مص ) مایل گردیدن شتر بسوی خوابگاه و پیش اهل خود آمدن . || از چراگاه ترش گیاه بسوی شیرین گیاه آمدن . || به بلندی برآمدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || بلند شدن پستان گوسفند و نبودن تصوب در آن . (منتهی الارب ). || سؤال و تذلل کردن . (از اقرب الموارد). || خواستن و خوارمندی و نیاز نمودن در سؤال . || خورسند بودن بدانچه قسمت باشد. و این ازلغات اضداد است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.