قلهی . [ ق َ ل َ هی ی ] (اِخ ) حفیره ای است از سعدبن ابی وقاص که چون عثمان به قتل رسید و سعد از مردم کناره گرفت در این حفیره رفت و دستور داد که چیزی از اخبار و جریان کارهای مردم را به وی نگویند تا مردم باهم صلح و سازش کنند و قلهیا نیز روایت شده ولی آنچه در اشعار آمده همان قلهی است . در نوادر ابن الاعرابی که ثعلب از آن نوشته است آمده : ابومحمد گوید: قلهی نزدیک مدینه است . (معجم البلدان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.