قعقعة. [ ق َ ق َ ع َ ] (ع اِ) آواز سلاح و نحو آن . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). آواز سپر و سلاح و مانند آن . || بانگ دندان که وقت سخت خائیدن چیزی برآید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بانگ سبوی نزدیک آب پر شدن . (مهذب الاسماء). || آواز تندر و مانند آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آواز قَعقَع. (اقرب الموارد). || آواز پوست خشک . (مهذب الاسماء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.