قطرب . [ ق ُ رُ ] (اِخ ) لقب محمدبن مستنیر، شاگرد سیبویه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). او را قطرب خوانند زیرا بامدادان بر سیبویه وارد میگردید و هرگاه که سیبویه در خانه را میگشود وی را پشت در مشاهده میکرد و ازاینرو به وی گفت : ما انت الا قطرب لیل . (منتهی الارب ). محمدبن مستنیربن احمد بصری نحوی لغوی ، مکنی به ابوعلی ،از مشاهیر دانشمندان ادب و نحو و لغت است . وی از ادبای مجلس ابودلف عجلی و معلم فرزندان وی بوده است . ادب را از سیبویه و دیگر علمای بصره فراگرفت . او راست : 1- الاصوات و الاضداد و اعراب القرآن و الرد علی الملحدین و العلل فی النحو و غریب الحدیث در شش جلد. 2-الفرق و القوافی و المثلثات و مجازات القرآن و معانی القرآن و النوادر در شش جلد. این اشعار از اوست :
ان کنت لست معی فالذکر منک معی
یراک قلبی اذاما غبت عن بصری
و العین تبصر من تهوی و تفقده
و باطن القلب لایخلو من النظر.
وی به سال 206 هَ . ق . در بغداد درگذشت . (تاریخ بغداد) (ابن خلکان ) (روضات ) (ریحانة الادب ). قطرب معلم فرزندان ابودلف قاسم بن عیسی بود و پس از وی فرزندش حسین بن قطرب به معلمی آنان برگزیده شد. (معجم المطبوعات از الفهرست ). او راست : 1- الارجوزة القطربیة، و این منظومه ای است در شصت واندی بیت مشتمل بر الفاظی که معانی آنها به اختلاف حرکات آنها مختلف میشود و چنین آغاز میگردد: یا مولعاًبالغضب و الهجر و التجنب . 2- المثلث در لغت ، این کتاب به کوشش استاد دیلمار در مربورگ به سال 1857 م . به چاپ رسیده و ارجوزة با شرح آن از بعض ادباء در الجزایر به سال 1325 هَ . ق . طبع شده است . 3- هذا ما قال قطرب فی کتاب ما خالف فیه الانسان البهیمیة الوحوش و صفاتها، این کتاب به کوشش استاد جابر با کتاب اسماءالوحوش اصمعی در وین به سال 1888 م . چاپ شده . (معجم المطبوعات ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.