قداس . [ ق ُ ] (ع ص ) استوار و سطبر از شرف . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الشرف المنیع الضخم . (اقرب الموارد). || (اِ) غوزه ٔ نقره شبیه مروارید. || سنگ که به جای ریزش آب در حوض بر پا سازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سنگ که در حوض شتر اندازند و آب را بدان اندازه نموده بخش نمایند. (منتهی الارب ). حجر یطرح فی حوض الابل یقدر علیه الماء یقتسمونه بینهم . (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.