قاورد. [ وَ] (اِ) نام نوعی از حلوا است . (برهان ) :
پالوده برنگ اطلس معروفست
قاورد به قطنی و نمد موصوفست .
(چ استانبول ص 97 بنقل دکتر معین در حاشیه ٔ برهان ).
در ره قاورد گشتم خرد و مرد
دل بجان آمد از این آورد و برد.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاورد. [ وَ] (اِ) نام نوعی از حلوا است . (برهان ) :
پالوده برنگ اطلس معروفست
قاورد به قطنی و نمد موصوفست .