قاموس . (ع اِ) میانه ٔ دریا. (منتهی الارب ) (غیاث ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ): سأل رسول اﷲ عن الجزر و المد، فقال ملک علی قاموس البحر اذا وضع رجله فیه فاض و اذا رفعها غاض . || معظم دریا. (منتهی الارب ). گودترین جای دریا. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || دریای بسیار آب . || جای دورتک از دریا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (ص ) رازدار. صاحب سرّ کسی . ج ، قوامیس .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.