فوهة. [ ف ُوْ وَ هََ ] (ع اِ) شورش و غوغای مردم . || ازهم بریدگی مسلمانان به غیبت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شیر شیرین مزه . (منتهی الارب ). و در این معنی گویند به قاف است . (اقرب الموارد). || دهانه ٔ کوچه . (منتهی الارب ). || دهانه ٔ راه . || دهانه ٔ رودبار.(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دهانه ٔ نهر. (اقرب الموارد). || اول هر چیزی . ج ، فوهات ، فوائه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.