فوفل . [ فو ف ِ / ف َ ] (اِ) درختی است از تیره ٔ نخل ها که در مناطق گرم آسیا، هندوستان و جزایر سند و جاوه میروید. درختی است نسبةً بلند و برگهایش شانه ای هستند که در انتهای تنه ٔ برافراشته ٔ آن مانند تاجی قرار دارند. این درخت مانند خرمادوپایه و میوه اش شفت است که قسمت میان برش دارای الیاف سلولزی میباشد ولی هسته اش دارای پوست نازک است . چوب این درخت را در نجاریهای ظریف به کار میبرند و ازپوست آن الیاف قابل نساجی به دست می آورند و جوانه ٔ انتهایی تنه ٔ آن را بنام کلم فوفل - چون مانند پنیر نرم است - به مصرف تغذیه میرسانند. پوپل . کوثل . تانبول . تنبول . تامول . فوفل آغاجی . کوپل . سپاری . اطموط. اطماط. نخل هندی . پوگافالا. اریکا. در بعض کتب جزو مرادفات فوفل کلمه ٔ تملول نیز ذکر شده است ولی تملول با این درخت فرق دارد. (فرهنگ فارسی معین ) :
به کف طاس روغن کهان و مهان
چو تنبول و فوفلْش اندر دهان .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.