فلیفله . [ ف ُ ل َ ف َ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) میوه ٔ درخت عود است و آن را ثمرةالعود گویند، و در لغت اندلس نانخواه را که زنیان باشد فلیفله خوانند. (برهان ). ننه حوا. (فرهنگ فارسی معین ). و بعضی ثمر پنجگشت را فلیفله خوانند. (اختیارات بدیعی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.