فسر. [ ف َ ] (ع مص ) جدا کردن . || پیدا و آشکار ساختن پوشیده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). هویدا کردن . (تاج المصادربیهقی ). || بیان کردن معنی سخن را. (منتهی الارب ). ایضاح . (از اقرب الموارد). || نگریستن طبیب بول را جهت پی بردن بمرض . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || هویدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.