فریدالدین . [ ف َ دُدْ دی ] (اِخ ) دهلوی . از جمله ٔ مشایخ و معروف به شکرگنج و مرشد شاه نظام الدین اولیا بوده است . این بیت از اوست :
هر سحرگه بردرت سر میزنم
بر طریق دوستان در میزنم .
(از مجمع الفصحای رضاقلی هدایت چ سنگی تهران ج 1 ص 284).
از بزرگان سلسله ٔ صوفیان چشتیه و مرید قطب الدین بختیار کاکی بوده و سلسله ٔ ارادتش به ابراهیم ادهم میرسیده است . (از ریاض العارفین رضاقلی هدایت چ سنگی قدیم ص 119).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.