فراخ الحمام . [ ف ِ خُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) به پارسی کبوتربچگان گویند. گرم و خشک است و در اول درد پشت را که از خلط غلیظ بود دفع کند و گرده را فربه گرداند و باه را برانگیزد و سریعالعفونت باشد. مصلحش سرکه و گشنیز است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). ابن ماسویه گوید: گرمتر از گوشت تمام مرغان بود و دشوار هضم شده و خون بسیار در وی متولد بود. صاحب منهاج گوید: مفلوج را گوشت وی خوردن سود دهد و گوشت وی کثیرالفضول بود و سریعالعفونت تا به حدی که مهر آورد و مصلح وی سرکه و گشنیز بود و محرورمزاج ، اولی آن بود که به آب غوره و گشنیز و مغز خیار مالنگ خورند. رازی گوید: گوشت وی گرم و خشک بود و پیه او را حرارت ظاهر بود و موافق محروری نبود، الا سهل تر از گوشت مرغ ازشکم بیرون آید، خاصه چون به آب و نخود و شبت و نمک بپزند. و مرق وی نافع بود سر و مزاج را، کسی که شکم وی قبض داشته باشد و درد پشت که سبب آن خلطی غلیظ بود مزمن . گرده را فربه کند و باه را زیاد گرداند. امامضر بود به چشم و دماغ ، خاصه بریان کرده و اولی آن بود که چیزی بر سر وی بپاشند، اکل بریان کرده ٔ او خون را بسوزاند و باشد که به جذام کشد، خاصه در مزاج طفلان کوچک . (از اختیارات بدیعی ). رجوع به حَمام شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.