فدفد. [ ف َ ف َ ] (ع اِ) دشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) :
به وقت رفتن و طی کردن مسالک ملک
هواش فدفد و دریا سراب و کُه صحراست .
|| جای سخت و درشت و بلند. || زمین برابر و هموار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فدفد. [ ف َ ف َ ] (ع اِ) دشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) :
به وقت رفتن و طی کردن مسالک ملک
هواش فدفد و دریا سراب و کُه صحراست .