فخرالدین . [ ف َ رُدْ دی ] (اِخ ) نورستانی . وی تحصیل علوم ظاهری کرده و همیشه درخاطر میداشته است که بعد از تحصیل علوم به سلوک راه خدای تعالی اشتغال کند. وقتی در یکی از مدارس مصر خانه ای داشته و در آنجا به مطالعه مشغول بوده است . برای تشحیذ خاطر از خانه ٔ خود بیرون آمده ، داعیه ٔ سلوک بر دلش تازه گشته و با خود گفته است : «آخر روزی از آنچه در آنم بیرون می باید آمد، امروز آن روز است »، و دیگر به خانه ٔ خود بازنرفته است و همچنان خانه را باکتابها و متاعهای دیگر در باز گذاشته و پیش شیخ علی که در آن وقت در مصر به ارشاد متعین بوده ، رفته و به سلوک مشغول گشته و تا پایان زندگی او در صحبتش بوده و پس از مرگش در طلب کاملی مکمل سفر اختیار کرده است . در آن وقت محیی الدین طوسی از اولاد غزالی شهرتی تمام داشته و فخرالدین در طوس به صحبت وی درآمده و سپس دست ارادت به شیخ حافظ داده و تا شیخ زنده بوده درصحبت او مانده است و پس از مرگ او به ولایت جام آمده و در جوار تربت شیخ الاسلام احمد اربعین نشسته و مورد اخلاص و اعتقاد قرار گرفته است . جامی گوید: «به خاطر می آید که در خرجردجام در سرایی که تعلق به والدین فقیر میداشت نزول فرموده بود و من چنان خرد بودم که مرا پیش زانوی خود نشانده بود و به انگشت مبارک نامهای مشهور چون عمر و علی بر روی هوا می نوشت و من آن را می خواندم . تبسم می نمود و تعجب می فرمود و آن شفقت و لطف وی در دل من تخم محبت و ارادت این طائفه شد». فخرالدین نورستانی بعد از سال 820 هَ . ق . از خراسان عزیمت زیارت حرمین شریفین کرد و از آنجا به مصر رفت و به جوار رحمت حق پیوست و قبر وی در قرافه نزدیک قبر امام شافعی است و در آنجا به سیدی فخرالدین مشهور است . (از نفحات الانس جامی چ تازه ٔ تهران ص 452 و 453).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.