فخة. [ ف َخ ْ خ َ ] (ع اِمص ) فروهشتگی هر دو پای . (منتهی الارب ). || (اِ) خواب که بعدِ جماع آید. (منتهی الارب ). قیل هی النومة بعد الجماع . (تاج العروس ). خوابی که در آن خرخر کنند. (از اقرب الموارد). || زن چرکین . || زن سطبر. || خواب بر پشت . || خواب بامدادی . || کمان نرم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.