فانی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رفتن . نابود شدن :
فانی نشود هرچه کآن بقا یافت
زیرا که بقا علت فنا نیست .
|| (اصطلاح صوفیه ) ترک دنیا و از خود گذشتن و سپردن طریقت حق است به امید بقای ابدی یا بقای باﷲ. رجوع به فانی و فنا شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فانی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رفتن . نابود شدن :
فانی نشود هرچه کآن بقا یافت
زیرا که بقا علت فنا نیست .