غیضة. [ غ َ ض َ ] (ع اِ) اسم مرت از غَیض در معانی مصدری . (از اقرب الموارد). رجوع به غیض شود. || نیستان . (دهار). || بیشه . (مهذب الاسماء) (صراح ). بیشه و جنگل . (منتهی الارب ) (دزی ج 2 ص 234). اَجَمَة. (اقرب الموارد) (غیاث اللغات ). جنگل . (صراح اللغات ). غائضه . (دزی ج 2 ص 234). || درختان انبوه در جای نشیب ایستادنگاه آب ، یا خاص است به درخت پده . (از منتهی الارب ). جای گرد آمدن درختان در ایستادنگاه آب ، یا اختصاص دارد به درخت غَرَب (پده ) و شامل همه ٔ درختان نیست . (از اقرب الموارد). ج ، غِیاض ، اَغیاض ، (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) ج ، غَیضات . (اقرب الموارد) (المنجد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.